حیف نون داشته هلو می خورده، به هسته اش که می رسه میگه به به! گردو هم داره!

.

.

.

.

به غضنفر میگن شنیدیم آدم شدی! غضنفر میگه: نامردا شایعه کردن!.

.

.

.

.

قلقلک دادن فرد مبتلا به اسهال مانند شوخی با اسلحه در حالت رگبار است !

.

.

.

.

غضنفر حیف نون رو تو خیابون میبینه که یه کیسه رو دوشش میبره ، میپرسه :
چی تو کیست داری ؟
حیف نون : مرغه ، میبرم خونه !
اگه بگم چند تا مرغ تو کیسه داری یکیشونو بهم میدی ؟
حیف نون : تو بگو ، اصلا جفتشونو میدم بهت !
خوب اممممممممم ، پنج تا ؟

.

.

.

.

یارو اومد از هواپیما پیاده بشه شلوارش از پاش افتاد دادزد :کو اون خانمه که گفت کمر بند ها رو باز کنید همینو میخواستی!

.

.

.

.

اصفهانیه داشت آدرس خونشون رو به دوستش می‌داد:  بعد … میای از در ورودی آپارتمان، داخل میشی میری سمت آسانسور … دکمه طبقه نهم آسانسور رو با آرنج میزنی …. وقتی اومدی بالا از آسانسور که بیای بیرون، سمت چپ خونه منه …. با آرنج در میزنی و منم در رو باز میکنم …. دوستش میگه: به نظر آسون میاد ولی چرا باید با آرنج در بزنم؟ اصفهانیه میگه: چی؟؟!! یعنی دست خالی اومدی دیدنم؟؟؟!! 

.

.

.

.

بابات چطوری ثروتمند شده ؟ - یه روز یه سیب تو خیابون پیدا میکنه برش میداره ۲۰۰ تومن می‌فروشتش ! – خوب بعدش !؟ -بعد با اون یه ۲۰۰ تومن دو تا سیب میخره، هر کدوم رو ۴۰۰ تومن میفروشه ! – خوب بعدش !؟ . . . - بعد عموش میمیره ، بهش ارث زیادی میرسه !!!

.

.

.

.

اگر تواناییشو دارین سه بار پست سر هم بگین چیسب چسب سس